تلگرام

ساخت وبلاگ
به درخواست یکی از بستگان برای نصب تلگرام , آن را بر روی گوشی نصب میکنم.

همان ابتدا به دعوت خاله ی عزیزم به گروه فامیلی دعوت می شوم. گروهی که قرار است خانمهای فامیل را به هم نزدیک تر کند.

در ابتدا , این گروهِ بیست نفره برایم جالب است چون بعضی از آنها به علت زندگی در بلاد کفر از من فرسنگها فاصله دارند و این وسیله است برای خبر گرفتن از آنها.

برداشت 1 : صبحها با صبح بخیر صحبت ها آغاز میشود , در طول روز با انواع جوکها آشنا میشوم .. از آنها می خواهم تا هر کدام کتابی رو معرفی کنند یا مسله ای را بیان کنند که بر رویش صحبت شود , اما هیچ کس پیشنهادی ندارد.. جز اینکه یکی از خانمها مرا به کتاب علوم دبستانی پسرش ارجاع میدهد ,که این تنها کتابی است که او این روزها خوانده است !

برداشت 2 : به کلِ صحبتهای این 20 فامیل در طول ده روز نگاه میکنم , جز جوک و حرفهایی که اگر نمی شنیدم هم , هیچ اتفاقی نمی افتاد چیزی دستگیرم نمیشود .. هر ساعت هم که بروی تقریبا همه هستن.

داستانِ گرفتن عکسهای یهویی داغ داغ است , و من اصلا نمی فهمم چرا می خواهند که هر کسی همین الان یه هویی عکسی از خود بگذارد .. من بر روی تخت دراز کشیده ام , حالا گرفتن عکس یه هویی در این حالت یعنی چه ؟! حتی به نظرم به دور از ادب می اید.

برداشت 3 : حالا حرفها به غذا گرایش پیدا کرده , 500 پیام در یک روز را نگاهی اجمالی می اندازم , از صبح راجع به شکم نوشته اند .. هر کسی هر شب عکس غذای سر سفره را میگیرد و می فرستد. آن یکی از ژله ی بی حال فرمند عکس میگیرد.

خدا می داند که آن همه چاپلوسی و تمجید و تحسین از همدیگر چقدر برایم حال به هم زن است. آخر ژله ی فرمند آن هم بدون تزیین واقعا کجایش تعریف دارد ؟ چقدر هر شب بنویسم نوش جانتان نوش جانتان؟

اصلا چه اهمیتی دارد که امشب خاله ی من شام قیمه دارد و گواه آن هم میشود عکسش !!

دفترچه یادداشت ری را...
ما را در سایت دفترچه یادداشت ری را دنبال می کنید

برچسب : تلگرام,تلگرام فارسی,تلگرام کامپیوتر,تلگرام پلاس,تلگرام ازدواج موقت,تلگرام صدای آمریکا,تلگرام گروه,تلگرام بی بی سی, نویسنده : gozareomrrro بازدید : 205 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 13:45