عمه خانوم

ساخت وبلاگ

روز بستن قرداد به مدیر تالار گفتم که من ۱۵۰ تا مهمان دارم ، و میخوام که غذاها به صورت سلف سرویس باشه

مدیر گفت توی سلف سرویس، واسه ما تعداد دقیق مهمان مهم نیست ، چون هر چقدر که روی میزها دیسِ غذا خالی بشه سریع پُـرش میکنیم ؛ هزینه ها بعدِ مراسم دقیق مشخص میشه !

من قبول نکردم ، چون می دونستم امکان تقلب توو این حالت فراوونه ...

من تعداد مشخصی غذا با احتساب چند دیس اضافه به صورت سلف سرویس می خواستم که فیکس پولش را پرداخت کنم

 

یه جور کل کل شد با مدیر

آخرش گفت باشه قبول ، فقط توی قرار داد بنویس " هر دیس اضافه ای که اون شب از ما درخواست کنی ، سه برابر زمان حالا باهات حساب میشه 

من پذیرفتم !! چون می دونستم غذایِ اضافی سفارش دادم و اگه همه ی مهمونا هم بیان ، باز  غذا کم نمیاد.

 

 

پی نوشت :

پایان شام ، وقتی عمه خانوم مثل همه غذایشان را میل کردند ؛ هوس یک کفگیر برنج اضافه میکنند ، با وجود اینکه هنوز غذا سر میز بود ، اما سرد بودن برنج ها را گلایه کردن و از خدمتکار یک دیس برنج گرم تقاضا کردن

خدمتکار نیاوردن و این قضیه صدای عمه خانوم را برای خدمتکار بلند تر کرد و نگاه مهمانان به سمت عمه چرخید

" عروس همین یک عمه را داره ، یعنی حرفش خریدار نداره ؟! " 

به خدمتکار اشاره کردم تا عمه خانوم آبروی مرا نبرده ،  یک دیسِ جدید از آشپزخانه بیاورد

.

.

عمه خانوم نصف کفگیر از دیس جدید , برنج کشیدن و با خنده به کناریشان گفتند: " دیدید ؟! عمه ی عروس بودن که الکی نیست ! "

من نیز خندیدم !! ، به آن نصف کفگیر برنجی که حالا باید بهایش را به سه برابر یک دیس کامل پرداخت می کردم !!

دفترچه یادداشت ری را...
ما را در سایت دفترچه یادداشت ری را دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gozareomrrro بازدید : 165 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 17:38