برنجامون سر شله زرد تموم شد و امروز مجبور شدیم 5 کیلو برنج بخریم که شد 30 یورو
حامد میگه اقتصادیش اینه که وقتی توو فروشگاه برنج 14 یورویی هست , اونو بخریم, نه 30 یورویی
اما من دلم درد میگیره برنج هندی یا پاکستانی میخورم ...
بهش میگم " پول کمتر بدیم و بعد مریض بشیم و پول دوا درمون کنیم اقتصادیه ؟
به قول انگلیسی ها :
هنوز انقدر پولدار نشدم که چیز ارزون بخرم !
تز من واسه خرج کردن توو زندگیم همیشه این بوده که کم بخورم و اسراف نکنم اما با کیفیت ترینش رو بردارم .. از وسایلم خوب نگهداری کنم و بیخودی خرج نکنم اما موقع خرج کردن دیگه بهترینش رو بخرم "
پی نوشت :
1- میگه خوب شد کل اقتصاد خونه رو سپردم به شما , حساب کتاباش با شما باشه که کسری نیاریم , من این سبک زندگی رو تجربه نکردم!!
2- اینکه امروز دما به صفر درجه رسید و سه شنبه به زیر صفر میره یعنی اومدن دوباره زمستون!!
پاییز این شهر چقدر زود تموم میشه .. و این واسه منِ سرمایی اصلا خوشایند نیست...
3- هر شب که می بینه یه ساک اضافه کردم توی راهرو , پکر میشه ...
با خودم فکر میکنم , چرا این پروازهای تنهایی دست از سر من بر نمیداره ؟! انگار توو هر مبدا و مقصدی , باید یه تیکه از قلب و وجودم رو جا بذارم و برم ..
سخت میگذره اون لحظات به من.
دفترچه یادداشت ری را...
برچسب : نویسنده : gozareomrrro بازدید : 199