من راه خانه ام را گم کرده ام ...

ساخت وبلاگ

*  بقیه ی پول کرایه تاکسی رو  پس میگیری , بی هوا به راننده میگی  thank you

دو تا مسافر داره , و تو خجالت می کشی .....

 

* دیروز هم که یکی از فامیل های دور , لهجه دار شدن و کش دار ادا کردن کلماتت را دست انداخت , خجالت کشیدی.

 

* داری یه برگه رو توو بانک امضا میکنی , شک میکنی و به کارمند بانک میگی:  "ببخشید تاریخ امروز ؟" روزش رو بهت میگه.

و تو با خجالت، خیلی آروم میگی : " ببخشید 97 یا 98 ؟ "

 

 

 

غریبم، انگار هشت فرسخ از همه سو دورم.

و در خانه ام , خودم را

و در شهرم , نماز هایم را

                                    شکسته به جا می آورم.

غریبم,

مثل کسی که در پوستش بیگانگی کند و

هر صبح با یک سلامِ ساده از دهانش بیرون

                             بزند به خانه , به کوچه , به شهر

و خودش را ببیند که بر تمام اعلامیه ها

روی تمام دیوارها گـُــم شده است.

دفترچه یادداشت ری را...
ما را در سایت دفترچه یادداشت ری را دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gozareomrrro بازدید : 176 تاريخ : شنبه 2 آذر 1398 ساعت: 11:26