مرز بندی ها ........

ساخت وبلاگ
داشتم فکر میکردم که من همیشه یه حیاط خلوتی واسه خودم توی زندگی دارم .. که کمتر کسی رو حاضرم بهش وارد کنم.

این اصلا و ابدا معنی صمیمی نبودن با آدمها رو برام نداشته ...

یا حتی منظورم پنهان کردن یه اشتباه یا کار غلط نبوده ... فقط من لذت می برم به داشتن حیاط خلوت !!

از استقلال در تصمیم گیری لذت می برم و با روحیات درونگرایی من سازگار تره ..

نمیدونم شاید واسه وجود همین حیاط خلوت بوده  که هیچ وقت خانواده ام توی تمام سالهایی که کنارشون بودم نفهمیدن من جز رشته دانشگاهیم, موسیقی هم کار میکردم و استاد خصوصی داشتم ..

توو واحدِ خودم موسیقی بخشی از زمانِ منو گرفت , اما همیشه مثل یه راز باقی موند ...

یا حتی روزی که تصمیم گرفتم ایران رو ترک کنم , پدر زمانی فهمید که تمام کارای رفتنم رو کرده بودم و حتی بلیط هواپیما توو دستم بود! 

حالا واقعا در مورد همسرداری نمیدونم آیا باید یه خانوم بعد ازدواج, حیاط خلوت خودش رو از دست بده ؟

مثلا من باید به حامد بگم که این وبلاگ رو دارم ؟

یا حتی تجربه ی سیگار کشیدن و یا هرزگاهی کشیدنهای بعدش رو بهش بگم یا نه به خودم مربوطه !؟

من زیاد یاد نگرفتم واسه کارام به کسی توضیح بدم , من برام حریم خصوصی خیلی مهمه و از وقتی اینجا اومدم فرهنگ این ناحیه, این قضیه رو  هم تشدید کرده  ..

اما مرز حریم خصوصی و پنهانکاری نکردن از همسر کجاست؟

اینا سوالات و دغدغه های جدید منه که هنوز نمیدونم چطوری باید عمل کنم !

واقعا نمیدونم

دفترچه یادداشت ری را...
ما را در سایت دفترچه یادداشت ری را دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gozareomrrro بازدید : 181 تاريخ : سه شنبه 14 اسفند 1397 ساعت: 7:26