پیامبرِ کوچک من ...

ساخت وبلاگ
میگه: " دیدی این خانوم آقاها که میرن مهمونی, هر کدوم یه جای خونه ی میزبان می شینن؟

من اصلا خوشم نمیاد ... خانوم باید حتما و حتما کنار آقاشون بشینه ..

اصلا چه معنی داره که حتی این خانوم آقاها با هم میرن بیرون با فاصله از هم راه میرن؟ باید نزدیک هم باشن خیلی نزدیک! ... "

نظرت چیه بانو ؟! "

 

خندیدم و گفتم " بچَـــشم " 

 

اولین ها :

دست هایش معجزه بود , وقتی دستهایم را گرفت .. و من ساعت ها نفس کشیدن را فراموش کردم...

 

دفترچه یادداشت ری را...
ما را در سایت دفترچه یادداشت ری را دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gozareomrrro بازدید : 173 تاريخ : چهارشنبه 8 اسفند 1397 ساعت: 20:18