هر چیز به وقتش !

ساخت وبلاگ

من آدمِ عشقِ تکنولوژی، داره با پسری زندگی میکنه که شیرین ترین فانتزیش اینه که بره یه روستای خیلی آروم با یه سری حیوونای خونگی و باغچه ی سبزیجاتِ خودش ، دور از تکنولوژی ، روزهاشو شب کنه !!

تلویزیون یه مستند از پیشرفت و آینده ی روشنِ  دبی و ربات های استفاده شده در نمایشگاه اکسپو 2020 نشون میده

.

.

.

.

ازم می پرسه  " این ربات چطوری داره کار میکنه ؟ "

این سوال همانُ ، جواب من واسه اینکه چطوری داره می بینه و چطوری داره پردازش میکنه همان !

مثل کسی که رو به روی مکان مقدسی ایستاده و دعا میخونه و اشک میریزه ، به تلویزیون نگاه میکنم و توضیح میدم و قطرات اشکم سرازیر میشه !!

اولش متوجه صورتم نبود و داشت به توضیحاتم گوش میداد.

بعدتر که نگاش به من می افته میگه " عهههه تو چرا با گریه داری توضیح میدی برام ؟ " 

- تو داری روی نسل جدید الگوریتم های یادگیری تحقیق میکنی ...  هنوز برات راضی کننده نیست ؟ .. میشه خواهش کنم، حالا که فارغ التحصیل شدی به مقطع بالاتر این گرایشت هم فکر کنی ؟

من بدون روتوش:

درسته ادامه دادن این علاقه مندی بسیار برام شیرینه ... اما دیگه اولویت اول من نمی تونه باشه !

گذر زمان،  همیشه اولویت های آدما رو تغییر میده و من تازه امسال جسارت این تغییر رو پیدا کردم.

پردازش های موازی و تقسیم انرژی جز اینکه نذاره پرفکت به اصلی ترین اولویت هر برهه از زندگیمون برسیم ، فایده ی دیگه ای نداره !

به نظر میاد که من از اون دست آدمهایی نیستم که باور داره ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است ... دلم نمیخواد توو پیری برم دنیا رو ببینم.

میخوام به خودم اجازه بدم که بقیه ی کوله ام رو از دوست داشتی های دیگه ام پُر کنم.

 سفر به سرزمین های دور و نزدیک ، دیدن مردم ، فرهنگها و ادیانشون ، و  در یک کلام دیدن رد پای خالق بر زیبایی های این دنیا.

 

 

من به تجربه ی اون شجاعتی که هُلت میده تا تو گوشه ی امن و امنیت رو رها کنی و دل به شناخت جهانِ پیرامونت بزنی ، توو جوونی نیاز دارم !

دلم نمیخواد اون پیر زنی بشم که نتونه چندین ساعتش رو توو موزه ها و مکانای تاریخی با یه کوله پشتی سپری کنه.

 

پا گذاشتن به وادی ناشناخته ها درست همون حسِ پژوهش علمی رو داره ... تو به سمتی حرکت میکنی که فرضیات مشخص ، و سوال پژوهشی واضحه ؛ اما نتیجه و جوابش از قبل معلوم نیست.

 

 

 

 

پی نوشت :

* باید برای تحققش خوب پول جمع کنم ... الان موقع کار کردن منه !

* به نظرم توو اکسپو 2020 ، غرفه ی آلمان واقعا حرفی برای گفتن داشت و همخوانی کاملی با شعار نمایشگاه داشت...

* ازش خواستم که سفرمون به پاریس رو به صورت سفرنامه بنویسه و چند تا از عکسایی که انداخته رو هم انتخاب کنه  ... ببینم بلده سفرنامه بنویسه!! ​​​​​​​​​​​

+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و هفتم اردیبهشت ۱۴۰۱ساعت &nbsp توسط ری را 

دفترچه یادداشت ری را...
ما را در سایت دفترچه یادداشت ری را دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gozareomrrro بازدید : 146 تاريخ : چهارشنبه 28 ارديبهشت 1401 ساعت: 14:20