دختر خاله کوچیکه, پدرش خیلی کاره ای نیست , یعنی در مقایسه با اینکه بگی نماینده مجلسه یا مثلا معاون فلانیه یا غیره , می تونم بگم که هیچ به حساب میاد و در اون حد و اندازه ها نیست.
همین ماه پیش دختر خاله روز امتحان دانشگاه رو خواب می مونه و به جای اینکه ساعت 8 صبح به جلسه امتحان برسه , 9.30 صبح می رسه ؛ اما امتحانش را می ده, تازه با یک ساعت ارفاقی که بیشتر از ساعت اتمام امتحان, روی برگه درج شده , رو صندلیش می شینه تا تاخیرش جبراش بشه .
چگونه ؟؟
پدرش به حراست دانشگاه زنگ می زنه و خواب ماندن بچه اش را اطلاع می ده.
هیچ مراقبی حق گرفتن برگه ی اتمام امتحان دانشجویان اون درس را نداشته و هیچ دانشجویی نمی تونسته جلسه امتحان رو ترک کنه , تا دختر خاله به سر جلسه برسه!
به همین راحتی .....
من بدون روتوش :
با این شبکه فساد و بی عدالتیِ همه جانبه و گسترده که در تمامی لایه ها به وضوح دیده میشود چه کنیم؟
اینکه مثلا مسئولینی بر سر کار می آیند که به هیچ کس جوابگو نیستند , و اینگونه رانت خواری , شکل سرطانی به خودش گرفته.
اصلا چه شد که از نظر رفتاری و کرداری به این نقطه رسیدیم ؟ قطعا این اتفاق یک شبه نیفتاده .
آیا یک نظام مذهبی و دینی , نمی تواند کمکی به نوع حکومت ها در راستای کم شدن این نوع بزه ها و بی سامانی ها در جامعه بکند؟
اگر نمی تواند , پس فایده جدا نشدن دین از سیاست را کجا می توان دید؟
و اگر بله , پس چرا در این کشور خدا گریز , اخلاقیات بیشتری را می توان دید ؟؟
و ..........
خانه از پای بست ویران است
خواجه در بند نقش ایوان است !!
سعدی
یاد فیلم مارمولک افتادم , اونجا که پرویز پرستویی به پسری که خیلی سوال میکرد گفت:
" شما ماستت رو بخور "
دیدن و شنیدن مسائلی از این دست و سوالات بی جواب باعث شد که ما نیز یک عدد بانوی ماست خور شدیم!
* به حامد گیر میدم که یه کلمه نباید حرف از سیاست و حواشی هاش بزنی و تو هم عطاش رو باید به لقاش ببخشی.
می ترسم,
از خودم می ترسم که حتی اینجا بنویسم و توی زندگیم جاری بشه , اینکه به خودم و حامد بگم , ضمن حفظ مذهب که توی زندگیمون انتخاب خودمونه و بهش پایبندیم , دیگه اینکه کی چه مذهبی داره یا نداره و یا کدوم حکومت, مذهبی هست یا نیست نباید برامون اهمیت داشته باشه.
می ترسم که حرف از مذهب رو هم خط قرمز خودم و حامد کنم.
دفترچه یادداشت ری را...برچسب : نویسنده : gozareomrrro بازدید : 183