اینجا چه خبره؟؟!!

اینجا انقدر تنوع ازدواجی هست که کلا آدم هنگ میکنه 

*  jared پسر نیویورکی گروه ,  داره میره  اندونزی واسه ازدواج با دختر 29 ساله ای که یک ساله با هم دو را دور آشنا شدن از طریق نت ...!!!!

*  دکتر اِل 60 سالشه و دکترای فلسفه داره , یه آمریکاییه سفید پوسته که توی رابطه با یه شخص  سیاه پوست از کشور جامائیکا هستش .. پسره 40 سالشه , و این یعنی 20 سال اختلاف سنی و بزرگ تر بودن خانوم دکتر ال !!! 

*  یکی از آقایون آلمانیِ محل کار, بارها با 2 تا بچه و خانومش دیده بودمش , حالا میگه چند روز نمی تونم بیام چون دارم با خانومم رسما ازدواج میکنیم و درگیر مراسمش هستم !!

یعنی بعد 2 تا بچه , تازه به این نتیجه رسیدن ثبت رسمیش کنن ...

 

اینجا چه خبره , واقعا ؟؟؟؟

 

پی نوشت :

مردم اینجا خیلی توی ازدواج راحتند , باورشون اینه قرار نیست یه آدم حتما تمام عمر کنارت باشه!! یه جورایی پذیرفتن که آدمها تغییر میکنن و اجباری هم نیست که بعدا همو تحمل کنن

اما توی کشور من واسه یه دختر , یه ازدواجِ غلط می تونه خیلی پیامدهای بدی داشته باشه ... که از یه نگاه مطلقه شروع میشه تا ............

شاید همین وسواس ها عاملی هستش که انقدر ازدواج رو واسه خانواده ها پر استرس میکنه, ولی از طرفی هیچ تضمینی هم وجود نداره که با این همه سختگیری ها بازم ما به بهترین انتخاب خودمون برسیم....

آخرشم میگیم ازدواج هندونه ی در بسته است 

 

* کاری به درستی یا غلطی هیچ کدوم از باورها ندارم , فقط ثبت وقایع میکنم از دریچه ی نگاه خودم ..

همین!

 

دفترچه یادداشت ری را...