بانوی رحمت

photo by me

زندگی فهم نفهمیدن هاست

آسمان , نور , خدا , عشـــق , ســعادت

با ماست.

در نبندیم به نـــور

در نبندیم به آرامــش پُر مــهر نسیم

زندگی رسم پذیرایی از تقدیر است.

پی نوشت:

بعد از اتمام اجراهای امروز , همکلاسی میگوید که باید امشب به معبد تین هو برود.

بچه ها همگی اعلام آمادگی میکنند تا دسته جمعی برویم.

به هتل برمیگردیم و بعد از کمی استراحت, من و همسر به همراه گروه رهسپار یکی از بزرگترین معابد چینی می شویم.

معبدی بسیار زیبا و پر از المانهای قرمز رنگ , که بر روی تپه ای واقع شده ...

Thean hou temple

اینجا در معبد تین هو درخت مقدسی وجود دارد, مردم مشکلاتشان را بر روی پارچه ای قرمز رنگ می نویسند و به درخت نصب میکنند

این کارشان مرا یاد چاه جمکران می اندازد !

بوداییان در حال روشن کردن عود هستند , و با نیت برای سلامتی و دعا , هر زائر سه عود روشن میکند.

شام غریبان برایم زنده میشود !

من نیز با نیتِ زندگیِ همراه با سلامت در کنار همسر , سه عود روشن میکنم.

محراب اصلیِ عبادت در طبقه ی چهارم است. به طبقه که وارد میشویم با سه الهه بزرگ رو به رو میشوم.

خدای تین هو در وسط قرار دارد , و الهه رحمت در سمت راست  و الهه آب در سمت چپ.

بیرون محراب شمع های بسیار زیادی با طرح گل نیلوفر و به رنگ قرمز روشن شده اند. حامد برای تماشا به سمت آنها جذب میشود.

هم کلاسی از ما جدا میشود و به سمت بانوی رحمت Guan yin میرود.

مکرر دستانش را به حالت التماس به هم می مالد و جلوی الهه زانو می زند.

تازه می فهمم که همکلاسیم یک بودایی ست .. بچه ها همگی از او فاصله میگیریم تا او با خیال راحت با الهه ی خود خلوت کند.

همکلاسی به نیایش مشغول میشود و من با گرفتن عکسی از او , نیایشش را ماندگار میکنم!