هواپیما به زمین می نشینه تا قایق تندرو با سرعت تمام به سمت مشرق ، از میان دریایی عبور کنه که مسافرانش تا قبل از اون ، حتی نامی از اون دریا نشنیده بودند ، دریای آندامان.تمام دو ساعت مسیر دریایی ، این صخره های آهکی و سر سبز هستند که در دل دریا خودنمایی میکنن و این نوید رو به هر سه مسافر جدیدشون میدن که قراره خیلی زود به مروارید دریای آندامان ، جزیره مسلمان phi phi وارد بشن.حالا که این متن رو می نویسم ، به این فکر میکنم که اگه روزیی ، دیگه فرصت سفر به هر دلیلی برام میسر نشه ... من چقدر خیالم راحته !خیالم راحته که یکی از زیباترین نقاط جهان رو دیدم ، راحته که در خارق العاده ترین و بکرترین جزیره نفس کشیدم ، قدم زدم ، با مردمان بومی اش زندگی کردم و صحنه های طبیعی دیدم که بعید می دونم در جایی دیگه بشه دیدش .....پی نوشت:* اسم خلیج مایا maya bay را گذاشته اند بهشت اسرار آمیز ... زیباترین نقطه ای که من در تمام عمرم دیدم.خدایا تو چقدر بزرگ و زیبایی ... الله اکـبر* دهم فوریه مصادف بود با سال نو چینی ... و جزیره پر شد از چینی هایی که برای تعطیلات سال نو اومده بودن تا فانوس آرزوهاشون رو در ساحل این جزیره ی مسلمان نشین روشن کنند .. پر بود از مردمان روس ، شاید اونها هم برای رهایی از خیلی واژه ها ، اومده بودن تا سیاهی های جنگ و داستانهاش رو ، ولو برای مدتی کوتاه فراموش کنند ...و یکی از قشنگیای سفر به نظرم همینه ... که تو می بینی مردمان بر خلاف سیاست کشورهاشون ، چقدر با هم خوبند ، و چقدر کنار هم شادند. + نوشته شده در دوشنبه سی ام بهمن ۱۴۰۲ساعت   توسط ری را بخوانید, ...ادامه مطلب
کفشهامون رو در می آوریم تا مثل خودشان به معبد هندو بی احترامی نکرده باشیم !به تماشای آیین مذهبی و فرهنگی هندو ها نشستیم ... روحانی معبد مرا که محو دیدن آیینشان بودم با اشاره دست فرا خواند،روبه رویش که, ...ادامه مطلب
شبای هالوین جز دردسر چیزی واسه من نداشته هیچ وقت ...طبق هر شب رفتیم کنار رود که پیاده روی کنیم .. من آدم ترسویی هستم, سر همین مسئله حس خوبی نداشتم که برم بیرون .. حتی تلویزیون هم فیلم های خیلی ترسناک , ...ادامه مطلب
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادندواندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند باده از جام تجلی صفاتم دادند چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شبــــــ قدر که این تازه براتم دادند بعد , ...ادامه مطلب
بیپرده بگویمت : چیزی نمانده است، من چـهل ساله خواهم شد فـــردا را به فال نیک خواهم گرفت دارد همین لحظه یک فوج کبوتر سپید از فرازِ کوچهی مــا میگذرد باد , بوی نامهای کسان من میدهد یادت میآید رفته بودی خبر از آرامــش آسـمان بیاوری!؟ نـه ریرا جان نامهام باید کوتاه باشد سـاده باشد بی حرفی از ابـهام و آیـنه، از نـو برایت مینویسم حال همهی ما خوب است اما تـو باور نکن ! پی نوشت: پیامکت رسید عطر خوشی پیچید در چشمم , دلم , جانم! ,tv h program,tv h online,tv h rechner,tv h 13,tv h buster 32 ...ادامه مطلب